- صفحه اصلی
- اخبار و مقالات
- ضرورت اجرایی شدن و پیشنیازهای تامین مالی جمعی در ایران
آخرین مقالات
- راهکارهای عملی تامین مالی جمعی در نشست روسای پارکهای علم و فناوری
- نشست تخصصی چالشهای تأمین مالی جمعی در حوزه نوآوری و فناوری از منظر سکوها، سرمایهگذاران و سرمایهپذیران
- اولین جلسه کمیته علمی همایش ملی تامین مالی جمعی برگزار شد / اهمیت بازنگری در سیاستهای تأمین مالی
- دستیابی به یک همت تامین مالی جمعی در سکوی کارنکراد، نقطه عطفی برای اکوسیستم سرمایهگذاری
- مشارکت مردم در جهش تولید؛ نقش کارنکراد در اقتصاد دانشبنیان
آخرین طرحهای سرمایه گذاری
ضرورت اجرایی شدن و پیشنیازهای تامین مالی جمعی در ایران
در سالهای اخیر ضرورت استفاده از سرمایه افراد حقیقی برای توسعه کسبوکارهای بومی و افزایش سرعت توسعه اقتصادی کشور حائز اهمیت شده است. مهمترین دلایل اهمیت تامین مالی جمعی در کشور عبارت است از نارساییهای اقتصاد کشور، گستردگی دامنه تحریمها علیه ایران، افزایش نقدینگی سرگردان و نیاز وافر کسبوکارهای نوپا، دانشبنیان و خلاق به جذب سریع سرمایه.
متاسفانه در سالهای اخیر عمده شرکتها، خصوصا شرکتهای تولیدی و دانشبنیان با مشکل جدی تامین منابع روبهرو بودهاند. کندی و سختگیری سیستمهای بانکی اکثر کشورهای دنیا در اعطای تسهیلات و حمایتهای لازم، سبب شده است که ضرورت استفاده از ابزارهای نوینی نظیر تامین مالی جمعی بیش از همیشه احساس شود. این مساله در کشور ما و به دلیل کسری بودجه دولت و نیز نقدینگی سنگین جاری در بازارهای سوداگرانه اهمیت ویژهتری نیز دارد.
به لحاظ امکان اجرایی شدن کرادفاندینگ در کشور ایران نیز باید به این موضوع اشاره کرد که پس از صدور مجوز تامین مالی جمعی از سمت فرابورس ایران در سال ۱۳۹۹، توجهات به این امر روزافزون شده و قوانین مربوطه نیز دامنه شمول گستردهتری به خود دیدند. اجرای موفق صفر تا صدی یک پروژه تامین مالی جمعی در سکوی کارن کراد و در اسفند ماه ۱۳۹۹ را میتوان سرآغازی جهت رواج استفاده از این روش تامین مالی و سرمایهگذاری دانست.
به نظر میرسد ریلگذاریهای قانونی تامین مالی جمعی در خلال سالهای ۹۷ به بعد، توانسته است سوابق غیرمتشکل و غیررسمی پیش از این را به حالتی منسجم و قوامیافته تبدیل نماید.
یکی از اقدامات حمایتگرانهای که میتواند نقش پررنگی در توسعه این اکوسیستم داشته باشد، صدور مجوز فعالیت شرکتهای تامین سرمایه و تزریق منابع آنان به این حوزه است؛ چرا که شورای عالی بورس و هیئت مدیره سازمان در حال حاضر منع قانونی برای این شرکتها در نظر گرفتهاند که سبب شده است این شرکتها سابقه مهمی در حوزه تامین مالی نداشته باشند. حضور این شرکتها در تامین مالی جمعی میتواند اعتباری بیش از پیش برای این ابزار نوین ایجاد کند.
طبیعتا اولین قدم جهت توسعه ابزار تامین مالی جمعی، تدارک الزامات قانونی آن است که فرابورس ایران طی دستورالعملی به تاریخ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ آن را به تصویب شورای عالی بورس اوراق بهادار رساند.
اما صرف نظر از بحثهای قانونگذاری، توسعه فرهنگ تامین مالی جمعی نیز اهمیت ویژهای دارد. سکوهای تامین مالی جمعی و نهادهای بالادستی نظیر فرابورس، صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری، وزارت صنعت، معدن و تجارت و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تاکنون همایشها، مسابقات، و کارگاههای آموزشی متنوعی را در این حوزه برگزار کردهاند، اگرچه که هنوز اکوسیستم فاصله زیادی تا بلوغ خود دارد.
شاید بتوان اصلیترین پیشنهاد جهت فراگیر شدن استفاده از این ابزار را آشنا کردن کسبوکارهای نوپا و دانشبنیان با این روش تامین مالی و همزمان هدایت سرمایه سرگردان افراد حقیقی به سمت فرصتهای جذاب سرمایهگذاری دانست. مزیت مهم کرادفاندینگ برای شرکتهای سرمایهپذیر، سهولت جذب سرمایه، سرعت تامین منابع و نیز ارتباط با سرمایهگذاران وفادار جهت جذب منابع بعدی است. مزیت جدی این روش برای سرمایهگذاران نیز این است که علاوه بر حمایت از طرحهای خلاق و کسب و کارهای نوپا، از بازدهی مناسبی برخوردار میشوند؛ چرا که طبعا این طرحهای سرمایهگذاری به دلیل ریسکهایی که با آن روبهرو هستند، از بازدهی بالاتری نسبت به نرخ بانکی برخوردارند.
همچنین لازم است که سیستمهای نظارتی بسیار جدیای در این حوزه تعبیه گردد تا از سرمایهگذاری افراد، حداکثر صیانت صورت پذیرد. چراکه تجربه ناکام افراد در این نوع سرمایهگذاری میتواند باعث دور شدن سرمایه فرد از این بازار و برای همیشه شود. بنابراین اقدامات حمایتگرانه سازمانها و نهادهای دولتی در جهت تضمین منافع سرمایهپذیران و سرمایهگذاران میتواند سبب فرهنگسازی مناسبی در این حوزه شود؛ به طور مثال این سازمانها میتوانند در جهت تکمیل وجوه کمپینهای تامین مالی جمعی، ضمانت اصل پول سرمایهگذاران و شناسایی شرکتهای مستعد استفاده از این ابزار، کمک شایانی کنند.
در فضای تورمی سالیان اخیر کشور، توجه سرمایهگذاران حقیقی به سمت فرصتهای سرمایهگذاری پربازدهتر جلب شده است که نمود این اتفاق را در رونق بازار سرمایه در سال های ۹۸ و ۹۹ شاهد بودهایم. متاسفانه اتفاقات ناگوار نیمه دوم سال ۹۹ بازار سرمایه، سبب احتیاط و فاصله گرفتن مجدد سرمایهگذاران از این بازار گردید. توسعه ابزارهای متنوع و نوین جهت کنترل ریسک و نیز افزایش احتمال بازدهی، گامی جدی جهت برگشت اعتماد به بازار سرمایه است. توسعه ابزارهایی نظیر اوراق تبعی و اختیارهای معامله نیز در همین راستا اتفاق افتاده است. بنابراین گسترش فرهنگ تامین مالی جمعی میتواند جذابیتهای زیادی را برای سوق دادن سرمایه افراد حقیقی و نقدینگی به سمت بازارهای مالی ایجاد کند. علاوه بر این، با هدایت سرمایه از بازارهای غیرمولد به سمت بازارهای مولد، میتواند سبب شکوفایی اقتصاد و به تبع آن رونق بازار سرمایه گردد.
این یادداشت به قلم علیرضا آقااحمدی، مدیر ارزیابی کارن کراد، پیش از این در روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده است.
نظرات
نظر ثبت شده، نظر تو چیه؟